منجی
منجی
منجی
بلا ها و گرفتاری ها ، انسان را به زانو در می آورد و تحّمل انسان را درهم می شکند پس این قالب در بسته در بطن خود علومی را ذخیره کرده است علومی از اینکه جز او کسی نیست – یا چاره سازی غیر از او نیست- در این اوان باید معرفت را تعریف کرد تا وجود انسان نه تنها تسلیم چاره سازی او گردد بلکه بر صبر بر مشگلات ورنجهای روزگار مقاومت را شیوه خود سازد.
گاهی قلبها از آنچه که بر انسان رخ داده لبریز از غم است ، در این اثناء باید مراقب بود تا بیراهه روی که مسیر گمراه کننده ای است به روی فرد گشوده نگردد زیرا شیاطین انس و جن در کمین لحظه ای غفلت از سوی بشر است.خیلی مهّم است که در غمناک ترین لحظات زندگی ، خواری و ذلّت جایگزین عزّت نگردد و این بدست نمی آید مگر اینکه زیرکی، تدّبر ،مدیریت لازمه وصحیح، زمینه ساز و تقویت کننده معرفت شخص باشد. اینچنین معرفتی بر پایه توحید و یکتا پرستی پشتوانه ای محکمی در رفع مشگلات وارد شده بر فرد است و این میسّر نمی شود مگر انسان به رضایت مندی الهی رسیده باشد. خداوند عاشقِ ،معشوقِ است ،معشوقی که تمام وجودش لبریز از عشق به او باشد و توصیفش از گرفتاریها (ما رایتُ الاّ جمیلا) باشد ،همچون زینب کبری(س) که در عمق گرفتاری و غم این جمله را برزبان آورد. عشق به خداوند آتش بحرانهای فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی را به گلستان سرسبز و خرم تبدیل می کند، فقط باور داشته باش و باورش کن و یقینش را در وجودت تقویت کن و بدان که او تو را بیشتر از هر کس دیگر دوست دارد -و او تو را تنها نمی گذارد و از رگ گردن به تو نزدیکتر است - باورش کن - او در هر جا و مکانی و در هر لحظه با توست پس مشگلات را با او در میان گذار و بدان که عشق به پروردگار ،پیامی نهفته دارد" تو هستی و در نبودنت نیز هستی" پس چنان کن در دنیا که سرمایه ای برای آخرتت داشته باشی تا همیشه بقا یابی و جز نام نیک از تو نماند
والسلام علی من اتبع الهدی-
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه پور شفیع در 1399/09/04 ساعت 03:09:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |