منجی
منجی
منجی
بخشی از شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه توسط فاطمه پورشفیع- بخش 32
32-یَتَضَّمُنا السّلطان
پناه بخدا از
سلطانی که در بارۀ ما ستم کند
سیاست عرصه آفت خیز است و در اینجا ضرورت ایجاب می کند به سراغ نهج البلاغه برویم: امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید:
سیره سیاسی با اصول ایجابی و اصول سلبی تعریف می شود؛
امام در اصول ایجابی خطوط کلّی سیاست را ترسیم می کند:
1-حفظ حدود الهی و قانون گرایی در خطبه 224نهج البلاغه؛ " وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِیتَ عَلَى حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِی الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَیْءٍ مِنَ الْحُطَامِ بخدا سوگند اگر تمام شب را روی خارهای سخت ، بیدار به سربرم یا مرا به غل و زنجیر بکشند این نزد من محبوتر است از آنکه خدا و رسولش را روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به یکی از بندگان ستم کرده یا چیزی از مال دنیا را غصب نموده باشم.
2-پایبندی به کیفیت استخدام وسیله که امام علی(ع) در سیاست خویش جز به حقّ عمل نمی کرد و هدف برای او به هیچ وجه وسیله را توجیه نمی کرد و هرگز در سیاست به دروغ ، خیانت ، پیمان شکنی دست نیازید.
سیاست امام علی(ع) براساس:
3-صراحت و صداقت بود.
4-در عرصه سیاست زمان شناس بود و از حوادث و اتّفاقات شگفت زده نمی شد."أعرف النّاس بالزمان مَن لم یتّعجب من احداثه(غررالحکم ودرالکلام ج2ص449)
5-امام آینده نگر ی و عاقبت اندیشی داشت ."ایّها الناس لا خیر فی دنیا لا تدبیر فیها"ای مردم در دنیایی که در آن تدبیر نباشد خیری نیست. (البرقی – المحاسن ص 5)
6- امام در سیاست خود که سیاست علوی بود اعتدال و میانه روی را در نظر می گرفت و پرهیز از افراط و تفریط و انحراف به راست و چپ را گمراهی می دانست "الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ عَلَیْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ" (خطبه 16)راست و چپ گمراهی است راه مستقیم و میانه جاده وسیع حقّ است.
7- عدالت خواهی و عدالت ورزی شیوۀ دیگر امام علی(ع) است" العدلُ سائسُ عامٌ" عدالت تدبیر کننده ای است به سود همگان(نهج البلاغه حکمت437)
8- مشورت و رایزنی " لا یستغنی العاقل عن المشاورة " هیچ خردمندی از مشورت بی نیاز نیست(غررالحکم و دراالکلم ج2 ص354)
امام در اصول سلبی سیاستمداران را پرهیز می دهد:
1-قدرت طلبی- امام می فرماید؛ اگر در تو قدرت و نخوتی پدید آمد به قدرت خداوند بنگر تا عقل و خرد از دست رفته به تو باز گردد.
2- استبداد و خودکامگی "من استبّدَ برَایه هلک " هر که استبداد ورزد هلاک شود.(حکمت161)
3-خشونت ورزی، " من خشُنَت عریکتُهُ أفقرت حاشیتُهُ" هر که درشتخو باشد و خشونت ورزد مردم از گرداگرد او بگریزند.(غررالحکم و درالکلم ح5ص325)
4- انحصار طلبی و تنگ نظری که سیاستمدار جز خود را نبیند.بخدا سوگند ،پس از من بنی امیه زمامدارانی بسیار و بد خواهند بود که مانند شتری خشن که با دهان گاز می گیرد و با دست به زمین می کوبد و با پا لگد می زند. "وایم الله لَتجدنَّ بنی امیه لکم ارباب سوء بعدی، کالنّاب الضَّرُوس تعذِمُ بفیها و تحبطُ بیدها و تزینُ بِرجلها" (خطبه 93)
5- دنیا زدگی در امور مادی و معنوی است که آدمی را به انحطاط می کشاند – دنیازدگی منشأ تباهی و ستم و بیدادگری است(حکمت385)
6-دروغ گویی و فریبکاری از اصول سلبی که سیاستمداران نباید به دروغ و فریب و خیانت متوسل شوند.(خطبه16)
7-تزویر و ریاکاری که پایه های سیاست را سست می کند (خطبه122)
8- سازش کاری، سازش کاری سیاسی- پا گذاشتن بر اصول اخلاقی و تعدی یه موازین انسانی و نادیده گرفتن معیارهای عقلانی و پشت کردن به ارزشهای دینی برای رسیدن به آرزوهای نفسانی و مطامع حیوانی و منافع آنی است(حکمت110)(ر.ک. تفسیر موضوعی نهج البلاغه –دکتر دلشاد)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه پور شفیع در 1396/10/06 ساعت 02:47:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |