منجی
منجی
منجی
بررسی و شناخت تشکیلات فرقه ای در ادیان !
واژه فرقه از مصدر (فِرَق) به معنای جدائی است ، و فرقه در اصطلاح به شاخه های فرعی که در ادیان بوجود می آید گفته می شود. إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ (انعام 159) کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند، و به دستههای گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهای با آنها نداری! سر و کار آنها تنها با خداست؛ سپس خدا آنها را از آنچه انجام میدادند، با خبر میکند.(تفسیر ایت الله مکارم)
کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند ، تو هیچ گونه مسئول ایشان نیستی ، کارشان با خداست ، آنگاه به آنچه انجام می دهند آگاهشان خواهد ساخت. بسیاری از گروههای فرقه ای بطور فعال اقدام به عضوگیری ، گردش ، کسب پول و قدرت در سراسر جهان می نمایند . این گروها اعضا یا هواداران خود را توسط کارهای برنامه ریزی شده ذهنی یا روند بازسازی فکری استثمار کرده و تحت نفوذ و کنترل کامل در می آورند، سوء استفاده ذهنی می تواند به روشهای متعددی انجام شود. روابط فرقه ای عبارتند از روابطی است که در آن یک فرد آگاهانه افراد دیگر را با روشهای خاص مطیع خود می کند و القاء می نماید که او دارای استعداد ، نبوغ ، دانش ویژه ای است و چیزی بدیع را ارائه می دهد . یک فرقه می تواند حول هر محتوایی نظیر سیاست ، مذهب ، تجارت ، سلامت جسم، روانشناسی و غیره شکل گرفته باشد مثلاً مکتب کابالیسم یکی از مکاتب انحرافی یهود است که توسط هالیوود(زنجیر های نامرئی رسانه و سینما) و رسانه های دنیا به آن پرداخته می شود؛ واین همان سرخوردگی بشریت از نظامهای عقلائی و علمی و مدرنیته که به عنوان حلال مشگلات خود را در این تکنولوژی معرفی می کند. شکمست نظامیان معنویت ستیز خصوصاً کمونیست ، سبب رواج و تمایل به عرفان در این دوران گردیده است به همین دلیل در آمریکا و دیگر نقاط کتابهای عرفان و معنوی جز پر فروش ترین کتابهاست.اقبال مردم به کتابهای ساحری و جادویی ، یوگا، هیپنوتیزم ، طالع بینی و امثالهم بسیار است . در یک تشکیلات فرقه ای همه باید یکسان فکر کنند. همه اعضا باید با پریدن از گذشته ،خود را به افکار انحصاری سر کرده بسپارند تا انتقادها و اعتراضات به حداقل برسد و اطاعت کورکورانه حکمفرما شود. به این ترتیب هر فردی پروسه تغییر هویتی را می گذراند – یعنی بعد از کشتن هویت فردی و بیرون آمدن از فرمت گذشته ، بصورت دلخواه بازسازی می شود و گاهی بصورت مادام العمری با هویت فرقه ای شکل می گیرد. اینها همه با برنامه ریزی و نشستهای مستمر در کلاسها صورت می گیرد. او در کلاسها می آموزد که خود را تحقیر کند و اعتماد به نفس را بشکند و معایب خود را بزرگ نمایی کند. این پروسه تغییر هویت است به گونه ای پیش می رود که تنها با وصل و نزدیکی به سرکرده می تواند در قید حیات باشد . همه باید به سرکرده متکی باشند با چشم او ببینند و با گوش او بشنوند – مثلاً در فرقه باطنیه حسن صباح – فرد با استفاده از یک ماده افیونی به حالت خلسه برده و به او القاء می کنند، این همان بهشت وعده داده شده است که تنها راه رستگاری در آن پیوستن و پیروی از فرامین قطب است از آزمایشهای غیر مجاز که بر روی اعضا انجام می گیرد ، احضار ارواح ، هیپنوتیزم ، مِدیتیشن از نوع مخرب و ده ها نمونه دیگر از این اقدامات را که توسط فرقه ها اعمال می شود می توان در زمره آزمایشهای غیر مجاز تغییر و تحلیل کرد.سینگر نویسنده این مقاله می گوید: فرقه های عصر جدید و گروههای بازسازی فکری تمایل دارند تا اوتوپیا، جایی که تمامی بیماریهای نوع انسان شفا خواهند یافت ارائه نمایند. اغوای فرقه این است اگر شما فقط با ما همراه شوید همه چیز درست می شود و همه کس از این پس بخوبی و خوشی زندگی خواهند کرد. (فرقه ها در میان ما- مارگارت تالر سینگر – بخش برنامه هماهنگ شده مجاب کردن)
عرفان التقاطی دراویش:
فرقه های درون مذهبی نیز وجود دارد مثل صوفیه که بحث آن گذشت ولی در این بین باید گفت: راه دراویش راهی التقاطی است و بخشی را از تعلیمات انبیاء گرفته و بخشی را از ارباب ریاضت و با دخل و تصرف هایی که هر گروه با ذوقیّات و سلیقه های شخصی در آن کرده اند، فرقه های زیادی را بوجود آورده اند که برخی از این فرقه ها سعی دارند تاریخ خود را به آغاز اسلام برسانند و حتّی به اصطلاح خرقه را از "علی" بگیرند ، ولی در تاریخ اسلام هیچ شاهدی بر وجود این ادعا ها نیست بلکه مدارک روشنی داریم که این گروه فِرقها از قرن دوم هجری از خارج مرزهای اسلام از اقوامی مانند هندوها و یونانیان و مسیحیان در مرزهای اسلامی نفوذ کرده و با معتقدات اسلامی آمیخته شده و به شکل یک فرقه التقاطی در آمده است و ناگفته پیداست که هر مکتب التقاطی خواه نا خواه گرفتار انواعی از تضاد می شود زیرا طبیعت التقاط ، گرفتن اصول مختلف از سرچشمه های ناهمگون است . یکی از بارزترین خصیصه های عرفان التقاطی یعنی دراویش ، مبارزه و ستیز قاطع با دانش و کتاب و اندیشه است در حالیکه خصیصه عرفان اسلامی در تمام مراحل پشتیبانی ، علم و دانش است.عرفان التقاطی حریم احکام اسلامی را می شکند . در عرفان اسلامی احکامی از قرآن و حدیث بدست می آید که کاملاً محترم است و اجازه نمی دهد که برای وصول به حقیقت کمترین تخطی و انحرافی از احکام شریعت پیدا کند.عرفان التقاطی بنیان گذار تفسیر به رأی است ؛ در حالیکه اسلام بنیان گذار احکام تکلیفیه است و شریعت اسلام به موارد آن بسیار اشاره دارد.
انگیزه های گرایش به تصوّف:
1-اسلام منهای روحانیّت
2-آزادی عمل بدون رعایت ظواهر شرعی
3-تلاشهای استعمار با تکیه بر دراویش ؛ برخورد با دشمنان حق و عدالت – مخالفت با قیام و شورش
جای پای استعمار در تاریخ دراویش بخوبی نمایان است بخصوص در عصر حاضر – دراویش با مخافت با قیام بر حق خود را اهل دل و اهل یقین و اهل معنی معرفی می کنند
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه پور شفیع در 1398/07/01 ساعت 03:39:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |