منجی
منجی
منجی
چهارشنبه 98/04/12
امام صادق(ع) فرمود: هر گاه درون و برون یکسان باشد، این عدل است و هرگاه درون بهتر از برون باشد این احسان است و هرگاه برون بهتر از درون باشد این تجاوز است
سه شنبه 98/04/11
تقسیمات ایمان:
ایمان بر دو قسم است:ایمان مستقر و ایمان مستودع:امام صادق (ع) :فی بیان المستقر و المستودع- فالمستقر الایمان الثابت و المستودع المُعارُ. (قرب الاسناد382/1345)
ایمان مستقر ایمانی است که انسان بر آن استوار ماند . ایمان مستودع ایمان عاریتی است.ایمان باور قلبی است و این چیزی نیست که با عنف و زور در دل انسان جای گیرد بلکه در گرو حصول یک رشته مقدمات است که مهمترین آنها روشن شدن حق از باطل می باشد ، هر گاه این شناخت حاصل شود در شرایط طبیعی انسان حقّ را بر می گزیند.
جمعه 98/04/07
دشمن شناسی از زبان امام صادق(ع): آنکه با دشمن سازش کند
حقوق متقابل امام وامّت:
امام صادق(ع): نحن اصل کلّ خیر مِن فروعنا کُلُّ برّ ، فِمن البّر : التوحید و الصلاة ، والصیّام و کظم الغیظ والعفو عن المُسیء و رحمةُ الفقیرتعّهُدُ الجار و الاقرار بالفضل لاهله و عدوّنا اصلُ کُلِّ شرّو مِن فروعُهُم کلُّ قبیحٍ و فاحشةٍ ، فمنهم : الکذب و البخل و النّمیمة و القطیعةُ و أکلُ الرّبا و أکلُ مال الیتیم بغیر حقّه و تعدّی الحدود التّی امر الله ورّکوب الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الزنا و السرقةُ و کلُّ ما وافق ذلک مَن القبیح فکذب مَن زَعَمَ أنّه معنا وهو متعّلق بفروع غیرنا.
امام صادق(ع) فرمود: ما ریشۀ همۀ خوبیها هستیم و هر نیکی ثمرۀ شاخه های ماست از جمله نیکیها: توحید، نماز، روزه ، فروخوردن خشم ، گذشت از کسی که بدی کند، ترحم به فقیر ، رسیدگی به همسایه و اعتراف به فضل اهل فضل ، دشمن ما ریشۀ همۀ بدیهاست و هر زشتی و بدکاری ثمرۀ شاخه های اوست از جمله ، دروغ، بخل، سخن چینی، بریدن از خویشاوندان، ربا خواری،به ناروا خوردن مال یتیمان ، تعدی از حدودی که خدا دستور داده است، ارتکاب زشتیهای آشکار و نهان، زنا، دزدی و هر زشتی دیگری از این دست ؛ پس دروغ می گوید : کسی که بگوید با ماست و به شاخه های دشمن ما چنگ آویزد.(الکافی 2/18/5/- 1/374/10- 10/8/342/336.....)
یکشنبه 98/04/02
در حدیث آمده است تمام گناهان انسان با توبه بخشیده می شود غیراز حق الناس. حق دیگران جز با ادای حق و رضایت بخشوده نمی شود.حق الناس حقوقی است که انسان در رابطه با دیگران باید رعایت کند.
حق الله ، حقوقی که انسان در رابطه با خداوند باید رعایت کند ، انجام عبادات و شناخت حرام و حلال الهی که وظیفه هر انسان مسلمان است.و باید دانست که امکان دارد خداوند از حق خودش بگذرد ولی از حق الناس نمی گذرد.
دوشنبه 98/03/27
خدایا رهبرمان را حفظ نما: امین
امامت خاصه و امامت عامه:
امامت خاصه و امامت عامه هر یک از این دو مکمل دیگری است.
امامت خاصه امامتی است که از طرف خداوند توسط نبی اکرم به مردم ابلاغ شد با ادلۀ قطعیه کتاب و سنت ، قال الله تعالی"واذاابتلی......(بقره 124) در این آیه کریمه امامت خاصه یک منصب الهی است که خداوند تعالی به هر کس که بخواهد عطا می کند"جاعلک للناس اماما... قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ.." وآن عهدی است از طرف خدا با پیامبرش که غیر صالح در آن نقشی ندارد. (جعلناهم ائمه یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات(انبیاء 73)
گاهی بعضی گمان دارند که مدلول آیات مذکور به نبّوت و رسالت منتهی می شود که این خطا در مفهوم عام ، امامت است، برای اینکه هر رسول نبی است و امام و هر امام رسول یا نبی نیست . خداوند تبارک و تعالی نبی خود محمّد(ص) را در جهت اکمال دین و نزول قرآن و روشن شدن بینات الهی (حرام و حلال) و جمیع احکام مورد نیاز انسانها مأموریت داد و امر امامت را که تمام دین و مهمترین احکام است توسط حضرت رسول در حجة الوداع بر وصی پیامبر پیاده نمود" الیوم اکملت لکم دینکم(مائده3)
امامت خاصه ، خلافت الهی است و خلافت رسول و جانشین ایشان حضرت علی(ع) که میراث برندۀ آنها حسن و حسین(ع) هستند و در اینجا باید به حدیث ثقلین اشاره کرد" إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی و أحدهما اکبر من الاخر ، کتاب الله حبلٌ ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی ألا و انهما لن یقترقا حتی یردا علی الحوض"(صحیح مسلم ج7ص122- صحیح الترمذی (ج5ص328- احمد بن حنبل ج3ص17-تفسیر ابن کثیرج4ص436)
امامت عامه:
بعد از سلسله امامت خاصه و غیبت امام مهدی(ع) و بعد از دورۀ نواب اربعه ، دورۀ امامت عامه فرا می رسد. حضرت علی(ع) فرمود:" امّا الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواة حدیثنا فإنّهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم."..(البحار ج53 ص181ح10باب 31)-(وسایل الشیعه ج27ص140ح33424)-(اعلام الوری ج2ص271)-(کشف الغمه ج3ص338)
این حدیث از جمله مطالبی است که امام زمان (ع) در جواب مسائل اسحاق بن یعقوب فرموده اند:در این حدیث شریف حضرت به وظیفه شیعیان در حوادث پیش آمده در عصر غیبت اشاره کرده اند . حضرت شیعیان را برای فهمیدن احکام شرعی و سایر مسائل اجتماعی به راویان احادیث که همان فقهای شیعه هستند ارجاع می دهد، زیرا آنان هستند که احادیث را خوب فهمیده اند و عام و خاص ، محکم و متشابه و صحیح و باطل را می شناسند.
رجوع به فقها در عصر غیبت نه یک امر مستحب بلکه یک واجب شرعی است زیرا ، آنان منصوب امام برای اینکار هستند و از فرمان حضرت نمی توان تخلّف کرد(شرح چهل حدیث از حضرت مهدی(ع) – علی اصغر رضوانی – انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم)