منجی
منجی
منجی
مرحوم علامه جلیل و مجتهد بزرگوار محمد بن الحسین مشهور به اسماعیل مازندرانی و معروف به ملاّ اسماعیل (تولد 1100- وفات1173-ق-ه)محّل دفن تخت فولاد اصفهان- از اکابر و علمای شیعه که در فتنه افغانها همان سال کشته شد. رسالۀ او در بارۀ صوفیه است. ودر اینجا ما فرقه صوفیه را بر مبنای همین رساله معرفی می کنیم ؛ فرقی که خود را وابسته به شیعه کرده است .ایشان صوفیه را به دوازده فرقه تقسیم کرده است:
1-جلیسه ؛ این طایفه خدای عزّوّجل را می پرستند و از دوستی دیگران خود را بریدند- قلم تکلیف را از خود بر داشتند – امر و نهی را برداشتند- و دیگر اینکه عورت خود را نپوشانند.
2-اولیائیه-مذهب دیگر صوفیه که می گوید چون بنده به درجۀ ولایت رسید با خدا شریک شده ولایت را مجردی دانسته و این مرتبه را از مرتبه نبوّت زیادتر دانسته و این گمراهی عظیمی است.
3-شمراخیه- و مذهب این طایفه این است که می گویند چون صحبت قائم شود حالت اینکه امر و نهی باطل شود . اکل مال بالباطل را حلال می شمرند. شراب و مسکرات و زنان ما مثل ریاحین اند . بوئیدن آن بر خاص و عام مباح است.
4-حالیه- رقص کردن و دست زدن و سماع کردن- و در حالت سماح بیهوش شدن – مذهب این گروه روی حلال و مباح می چرخد و این در اسلام گمراهی است چون خداوند در قرآن فرمود: " وما کان صلوتهم عند البیت الاّ مکاء و تصدیه."
5-حلولیه – دیدن و بوسیدن روی شاهدان و پسران صاحب جمال و نزدیکی با ایشان کردن که در مذهب این طایفه حلال است . یعنی از فرط نشاط رقص کنند و گویند صفتی از صفات خدای تعالی حالتی است که در حال سماع بر ما ظاهر می شود و از حوران بهشت بما فیضها می رسد.
6-حورائیه- می گویند که در وقت سماع(رقص خاص) و صحبت و بیهوشی حوران بهشت بیایند در بر ما و ما را با ایشان وقوع ووطی حاصل شود.
7-وقوعیه- شریعت به دلیل وقوع است و خدا را بدلیل نتوان دید و نتوان شناخت و بنده از حقیقت و چگونگی آن عاجز است.
8-اباحیه-این دسته از صوفیه خیر و شر را هر دو به تقدیر خدا می دانند و می گویند معصیّت و ثواب هر دو از اوست و گویند ما را اختیار نیست .امر به معروف و نهی از منکر در این مذهب باطل است و خوردن مال مردم واستفاده از فَرجها بر خود حلال است.
9-متجاهله- لباسهای حریر را مباح و مجالس محرمات را آراسته ، و ساز و شاهد و پسران و......
10-متکاسلیه – ترک کسب و ترک فضل و کمال است و کسب و پیشه را بر خود حرام کرده اند و به گدائی مشغول می شوند.
11- الهامیه- از خواندن و آموختن و علم رویگردانند و گریزانند و گویند اینها حجاب راه طالب است و استدلال خود از شعر و ادبیات فلسفی نموده اند و آنرا طریقت نام نهاده اند و اعتقاد به معاد و خیر وشر را بر داشته اند.
12-شیعیه – که فِرَق مختلفی هستند که مرحوم علامه خواجوئی در رسالۀ خودش شرح و بسط داده است و کلاّ ما اجمالی از آنها را گفتیم . اکنون باید از فرقه های مختلف وگمراه صوفی و درویش پرسید ایم مزخرفات و أراجیف و این حرکات خلاف شرع و حرام و این بدعتهایی که شما گذاشته و نسبت آنرا به اسلام می دهید در کجای کتاب و سنت پیغمبر ذکر شده و دلیلش چیست ؟ البته پاسخ مثبتی در برابر این پرسش در دست نداشته و ندارند! در اینجا ممکنست خوانندگان عزیز اعتراض کنند و آنچه نقل شده در بارۀ فرقۀ صوفیه آنرا مخالف حقیقت و یا خدای نکرده تهمت و افتراء از طرف علماء و فقها بدانند دلی باید بدانند علاوه بر اینکه عمل این فرقه در حال حاضر خود شاهد و گواه است ، کتب آنان نیز از اینگونه عقاید پر است و همه چاپ شده و منتشر است . حتّی عکس مجلس سماع و رقص دراویشان کرارأً نشان داده اند. (فرهنگ عقاید شیعه – ماهج المعارف تألیف مجتهد عالیقدر ایت الله العظمی ابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری معروف به میر کبیر متوفی سنه 1157ق-ه- پاورقیها به قلم میر سید احمد روضاتی)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه پور شفیع در 1398/06/31 ساعت 05:30:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |