منجی
منجی
منجی
شنبه 96/06/25
#گروه_های_کوثر_نت
حتما این مقاله را بخوانید ریرا این مقاله تمام سوالات موجود در زیارت عاشورا برای مسلمانان پاسخ گو است
یکشنبه 96/06/19
طلاب حوزه های علمیه و معاونان و مدیران قتل عام مسلمانان میانمار را بوسیله دژخیمان بودائی و ارتش آنجامحکوم می کنیم
یکشنبه 96/06/19
شناخت نفس!
زیباییهای جهان ، کشش و جذابیت فراوانی دارد و در عین حال عمل به تکالیف وظایف بندگی نیز در موارد فراوانی در مقابل این جذابیت چشم گیر قرار گرفته و انسان را دعوت به خود نباختن می کند و نفس اماره و شیطان نیز با وسوسه های فراوان زمینه روی گردانی از تکالیف را فراهم می کنند لذا در این میدان وسیع عقل و نفس پیوسته به مبارزه با یکدیگر می پردازند و پیروز این میدان می بایست مستمرأ اعتدال را حفظ کند. پیروزی براین دو حریف یعنی شیطان و نفس اماره که در صدد لغزاندن انسان هستند مقاومت پیوسته ای را می طلبد و رشد و تکامل انسان نیز در گرو همان مقاومت است و اگر انسان در این میدان رقابت موفق شود به عالی ترین مقامات واصل می گردد.انسان در این میدان رقابت باید مراقب باشد که شکست نخورد که شکست خوردن او مساوی با هدر دادن تمام وجود خود است و یا باختن همه هستی خویش است چون ارزش هر فرد درحدّ باور و اعتقادات اوست.دنیا میدان آزمایش الهی است پس در زندگی دنیا یا برنده هستی یا بازنده که اگر برنده باشی به پاداش نیکی در دنیا و آخرت رسیده ای و اگر بازنده باشی عقاب الهی گریبانت را می گیرد ،مراقب #یاعلی_علیه_السلام
پنجشنبه 96/06/16
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
تاریخ اسلام نشان می دهد که دشمنان پیامبر اسلام ، برای خاموش ساختن دعوت الهی وی از راههای گوناگون وارد می شدند ، از متهم کردن پیامبر به سحر وجادو گرفته تا تصمیم به قتل آن حضرت در بستر خویش ؛ ولی در تمامی موارد دست خداوند با پیامبر بود و نقشه های شوم مخالفان و مشرکان برملا می شد. (الله اعلم حیث یجعل رسالته، انعام 124) خدا داناست که رسالت خویش را در چه شخصیتی قرار دهد. مسئله خلافت و جانشینی پیامبر بسیار مهّم بود و اینکه امّت در تعین جانشینی برای پیامبر نقشی نداشت و ابوبکر را زیر نظر شورای نمایشی در سقیفه انتخاب کردند که این انتخاب مخالف نص صریح قرآن بود . و در ادامه بنا بر پیشنهاد ابوبکر، خلیفه دوم، عمر به خلافت رسید وبنابر نظرعمردر شورای شش نفری،عثمان که قابلیت و لیاقتی برای خلافت نداشت انتخاب گردید در حالیکه افکار عمومی (مردم در سکوت علی(ع) سستی و بی رمقی از خود نشان دادند وبه دفاع از خلافت از دست رفته اعتراضی نداشتند- ودرغصب خلافت هم هیچ اعتراضی نسبت به خلفا نداشتند گو اینکه خود را از سیاست و بازیهای آن کنار کشیده،و خود را تسلیم وقایع موجود کرده و نتیجتا در پی آن آماده بیعت با هر کس و ناکس بودند- بی تفاوتیهای آنان نسبت به امور جاری در کشور باعث تسلط بیشتر و بیشترغاصبان واجرای اهداف شوم آنان شد که کیان اسلام را در هم پیچید و تفرقه و اختلاف تا قرن حاضر بوقوع پیوست ) هیچ دخالتی در این انتخابات نداشتند.
پنجشنبه 96/06/16
#علی_بن_ابیطالب
در بررسی نُسخ به این نتیجه می رسیم که پیامبر گاه بصورت کلّی و یا گاه به گونه ای مشخص ، جانشین خویش را به نحو روشن معرفی کرده است به گونه ای که هریک از آنها حجت را بر افراد آگاه و حقیقت جو تمام می کند. در عین حال آن حضرت برای آنکه پیام خود را به گوش همۀ مسلمانان دور ونزدیک برساند و راه تردید و تشکیک را برهمه ببندد درحجة الوداع در غدیر خم توقف نمود وبه همراهان فرمود : از جانب خدا مأموریت دارم که پیامی را به آنان برسانم ،پیام الهی که حاکی از انجام وظیفه بزرگی بوده و چنانچه انجام نگیرد ، رسالت خود را انجام نداده ام . این همه سفارش و اینکه دو چیز گرانبها درمیان شما که از یکدیگر جدا نمی شود تا آنکه در روز قیامت در کنار حوض کوثر به من برسند و برآن دوپیشی نگیرید که هلاک می شوید و از آن فاصله نگیرید که هلاک می شوید ؛ آنگاه دست علی(ع) را گرفت و بالا ببرد.
"یا ایُّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته ......" (مائده-67) پیامبر گرامی(ص) از بزرگترین شخصیتهای جهان بشریت است که با آوردن شریعت الهی ، زمینۀ تحولّی عمیق در جهان بشریت و پی ریزی تمدنی کاملاُ نو را فراهم ساخت. حضرت برای حفظ شریعت و رد آفتهای احتمالی در آینده و هدایت امّت بسوی جاودانگی همیشگی ، هرگز معقول نیست که شریعت را بدون رهبری پس از خود که ضامن بقای شریعت است رها سازد همچنانکه خلفا مدعی بودند.
بر مروری در تاریخ صدر اسلام مشاهده می گردد که بهنگام در گذشت پیامبر سه خطر بزرگ آیین اسلام را تهدید می کرد ،خطری را از جانب روم، امپراطور ایران و منافقین داخلی ؛ در چنین جنجال آیا صحیح است که بنا بر ادعای عدّه ای که اجتهاد را بر نص ترجیح می دادند پیامبر گرامی اسلام(ص) بدون رهبر مسلمانان را رها کند.در روایات بابی است :
" فی ائمه آل محمّد (ع) أنّ المستحقّ الذی فی أیدی النّاس من العلوم هو الذّی خرج من عندهم و ما کان من الرّای و القیاس من الباطل فمن عند أنفسهم " انچه از مطالب حق و درست نزد مردم است ، از نزد اهل بیت می باشد و آنچه از تفسیر به رأی و قیاس باطل است از جانب خود مردم می باشد.
پیامبر (ص) فردی چاره اندیش بود وبه فرمان خداوند ، فرد ممتازی را که شایستگی رهبری امت اسلامی را داشته است بر گزیده و او را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی کرده و ده ها هزار نفر، فی المجلس این واقعه مهمّ را تصدیق و تأیید نمودند. و اینجا حدیث یوم الدار بیان می گردد، پس از گذشت سه سال از آغاز بعثت ، خدای تعالی پیامبر را مأمورکرد تا دعوت خود را آشکار کند" وأنذر عشیرتک الاقربین" (شعراء 214) بدین طریق از مردم سؤال کرد، کدام یک از شما مرا در نشر آیین یاری می کنند تا وصی و جانشین من در میان شما باشد..... ؟ حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و در هر بار علی (ع) آمادگی خود را اعلان کرد ، در این موقع پیامبر فرمود:
أنّ هذا أخی ووصیّتی و خلیفتی فیکم. یا در حدیث سفینه می بینیم که پیامبر (ص) اهل بیت خویش را به کشتی نوح تشبیه می کند که هر کس برآن نشست نجات یافت و هرکس که از آن تخلف جست غرقۀ طوفان شد." ألا إنّمثل أهل بیتی فیکم مثل سفینة نوح فی قومه من رکبها نجی و من تخلّف عنها غرق" .